بینی و بین الله

بینی و بین الله

و کفی بالله شهیدا بینی و بینکم.
و این بس که خداوند گواه است...
سوختن بهای ِ قرب است و چنین سوختنی را جز به پروانه گان بی پروای ِ عشق نمی دهند . آن که آتشی بر دل ندارد کجا می تواند بال در آتش بگشاید. «شهید سید مرتضی آوینی»

قدم گاه

پربیننده ترین مطالب

یا جابر العظم الکسیر 

 

باران می بارد زیباترین عاشقانه دنیا که سلاح مرا زمین می اندازد که یادم می اندازد چقدر دلتنگت هستم چقدر دوستت دارم‌ و قلبم می لرزد وقتی یادم می آید که تو خیلی بیشتر از من دوستم داری. انگار می کنم که باران را فرستادی برای تکان دادن قلبم ، برای نگه داشتن قلبم، برای دوباره زنده کردن قلبم.
باران را دوست دارم که تو را و محبت لایزال و بی مانند تو را  به یاد فراموشکار من می اندازد.دوست دارم فکر کنم باران را برای من و من را برای خودت خلق کردی.
 آیا کسی هست در این دنیا که بیشتر از من باران را و یاد کردنت در باران را دوست داشته باشد؟!

 

۱۱ آذر ۰۱ ، ۰۲:۲۴

یا جابر العظم الکسیر

 

+

 

 

سلوا القلوب عن المودات فانها شواهد لا تقبل الرشا

 

۰۷ آذر ۰۱ ، ۱۹:۵۰

یا جابر العظم الکسیر

 

کاش دنیا هم مثلِ مشایه عمود داشت تا بدانم چند عمود دیگر مانده تا به تو برسم.

 

۰۷ آذر ۰۱ ، ۰۷:۴۳

یا جابرالعظم الکسیر

 

۰۶ آذر ۰۱ ، ۲۲:۳۸

یا جابرالعظم الکسیر

 

روزگاری دل سپردن ها دلیل عشق بود
اینک اما دل بریدن ها دلیل دیگری ست

 

۰۵ آذر ۰۱ ، ۰۱:۰۷

یا جابر العظم الکسیر

 

 

 

۲۶ آبان ۰۱ ، ۲۳:۵۶

یا جابر العظم الکسیر

 

 

 لطفا چیزی نپرسید

من هم چیزی نمی گویم

فقط اشک های مرا میان گل های ِ چادر گل دارتان پنهان کنید.

 

 

من گریه هام کنار تو و اشکام رو دست تو بود

۲۰ آبان ۰۱ ، ۲۲:۳۱

یاجابر العظم الکسیر

 

پس از شهادت شهید بهشتی ، همسر ایشان برای همسر من تعریف کرد که بعضی از شب ها آقای بهشتی نمی توانست در منزل بخوابد .چون دشمنان اسلام و مخالفان ایشان پشت در منزل می آمدند و فحش و ناسزا می دادند و موسیقی های مبتذلی را با صدای بلند پخش می کردند . تاجایی که ایشان مجبور می شد از خواب بلند شود و از ناراحتی قدم بزند ...*

 

*ص 94 ، روایت ولی الله چه پور

 

ممنون و مدیون مهربانی ات

 

سلام علی کلمات بقیت فی القلب ... و ربّما ستبقی...!

۱۹ آبان ۰۱ ، ۰۱:۲۲

یا جابر العظم الکسیر

دنیای محدود ، نتوانسته بود تو را محدود کند و دست هایت را ببندد، سختی ها؛ پیش پایت رقمی نبودند ، هیچ سیم خارداری تو را پشت خودش نگه نمی داشت ، برای هر مکر دشمنی ، مکری بزرگتر داشتی برای هر تکی ، پاتکی،گرما و سرما و دور و نزدیک نداشت . هر جا حضورت را می طلبید حاضر بودی . هر جا درمانده و خسته و بی پناهی بود تکیه گاه و پناه بودی . دست هایت بدون مرز دستگیر بودندو وجودت عمود و تکیه گاه .

حالا... حالا  که دست هایت به آسمان رسیده ، حالا که از مکان و زمان گذشته ای و در لازمان و لامکان از احوال مان باخبری ، حالا که دل بی نهایت عزیزت عرش نشین است و به جایگاه ِ عند رب ات رسیده ای ، حالا چطور باور کنم که در هجمه ها برای مظلومیت مان سینه سپر نمی کنی ؟! چطور باور کنم که سکوت کنی و  دست روی دست بگذاری و دست هایم را نگیری!؟

 

 

۱۵ آبان ۰۱ ، ۲۲:۳۹

یا جابر العظم الکسیر

 

بزرگان ما نظیر ملاصدرا برای حل مشکلات شان متوسل به

حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در قم

می شدند.

آیت الله خسروشاهی

 

 ممنونم که آمدید که عطر مادرم به من نزدیک تر باشد تا دل تنگی ام شانه نزدیکی برای سر گذاشتن داشته باشد.باید از شما یاد بگیرم حرکت کردن برای امامم را و سختی مسیر را برای او به جان خریدن. دوست تان دارم عزیز دل ِ امام رضا جانم علیه السلام.

 

۱۳ آبان ۰۱ ، ۲۳:۰۲

یا جابر العظم الکسیر

 

مرا از دست خودم نجات بده .

 

باران
اشک های من است
وقتی دلتنگی ام
قد آسمان می شود ...*

*محمد شیرین زاده

 

الهی کَرْبِى لَایُفَرِّجُهُ سِوَىٰ رَحْمَتِکَ، وَضُرِّى لَایکْشِفُهُ غَیْرُ رَأْفَتِکَ

 

۱۰ آبان ۰۱ ، ۰۰:۴۹

یا جابر العظم الکسیر 

 

مبنای روضه خواندن ما بر کنایه است

...

 

 

أَیْنَ مُعِزُّ الْأَوْلِیاءِ وَمُذِلُّ الْأَعْداءِ ؟ 

 

۰۵ آبان ۰۱ ، ۱۷:۰۵

یا جابر العظم الکسیر

 

 

دریاب مهمان خوانده ای را که در آغوش میزبان، ناخوانده شد و آشنایی که در وطن غریبه.
 

یا طبیب من لا طبیب له

 

از ردِ شکستگی ِ دل ِ آدم
گلی می روید سرخ
که غریبانه زیباست
و عطرِ عجیبش
همیشه بر پیراهن ِ صاحب ِ دل است!...*

*معصومه صابر

۰۲ آبان ۰۱ ، ۲۳:۵۳

یا جابر العظم الکسیر

 


"سوره اخلاص سوره توحید ناب و نفی شرک به اقسام مختلفش است. گاهی اصحاب به رسول خدا می گفتند: یا رسول الله مثل اینکه علی بن ابیطالب در نمازهای خود غیر از سوره «قُلْ هُوَ اللَّهُ اَحَد» سوره دیگری بلد نیست! حضرت عاشق سوره توحید بودند. 

• خدا رحمت کند آیت الله کشمیری می فرمودند: در نجف حاج آقا مصطفی خمینی پیش من می آمد، دائم ذکر می گفت! به او گفتم: حاج آقا مصطفی چه ذکری می گویی؟ گفت سوره توحید را می خوانم؛ پدرم گفته اند: روزی هزار مرتبه سوره «قُلْ هُوَ الله» را بخوان و به حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) هدیه کن چون که آقا امیرالمؤمنین اصل توحید است."
‌ ‌

منبع : کانال رسمی نشر آثار حجت‌الاسلام والمسلمین 
حاج شیخ جعفر ناصری رحمت الله علیه 
‌ ‌

۰۱ آبان ۰۱ ، ۰۵:۵۷

یا جابر العظم الکسیر

 

 

 

{...}

نشست و هر نفسم را

شمرد دانه به دانه

غمی که ماند و به جایت

مرا گرفت در آغوش

۳۰ مهر ۰۱ ، ۰۱:۰۸ ۰ نظر