بینی و بین الله

بینی و بین الله

و کفی بالله شهیدا بینی و بینکم.
و این بس که خداوند گواه است...
سوختن بهای ِ قرب است و چنین سوختنی را جز به پروانه گان بی پروای ِ عشق نمی دهند . آن که آتشی بر دل ندارد کجا می تواند بال در آتش بگشاید. «شهید سید مرتضی آوینی»

قدم گاه

پربیننده ترین مطالب

روزنه

چهارشنبه, ۲۰ مهر ۱۴۰۱، ۱۰:۱۹ ب.ظ

یا جابرالعظم الکسیر

 

از مسیری سرسبز و دل انگیز به آستانه ی دری که من بر آن ایستاده بودم رسیدی. گفتی :خسته شدی ، بیاکمی استراحت کن.می دانستم که سال هاست رفته ای . از دیدنت چقدر ذوق کردم . قدت دیگر خمیده نبود و آن وقت متوجه  نشدم فقط دستت را گرفتم و مرا با خودت بردی وقتی دستت را می گرفتم تعبیرش کردم که قرار است پیش تو بیایم.

مسیری آشنا که همیشه از آن می گذشتم برای دیدنت. مسیری که هر وقت دلتنگم می شدی روی ایوان خانه می نشستی و نگاه می کردی که کی می رسم .  اما این بار تو دنبال دلم آمده بودی . مسیری آشنا اما بسیار زیباتر و نورانی تر.

توقف کردی کنارت ایستادم . به آسمان اشاره کردی و گفتی: آنجا یک خانه داری. مسیر اشاره انگشتت را دنبال کردم و چشمم با مرکز خورشید تلاقی کرد .

 همیشه وقتی دردی داشتی تا مرا می دیدی می گفتی اینقدر صدایت کردم که بیایی.

حالا منم که روزهاست صدایت می کنم ، حالا که دستت بلند است چه شده که اینقدر دیر کرده ای !؟

آسمان چند روزی ست بغض کرده ،منتظرم ببارد ، می دانم که می بارد . می دانم توقف باران همیشگی نیست . می دانم پاییز فصل همیشه دنیا نیست. می دانم بهار می رسد و هوا دوباره گرم می شود. می دانم ... اما لطفا این بار مرا با بهار آغوش خود گرم کن مرا از هجوم آوارهای دنیا در حصن حصین خود بگیر.

 

سلاما على قلبُ یتألمَ قبلُ المنامِ ویبکیُ بکاءَ العالمُ ولمِ یشعرَ بهِ احدُ

 

۰۱/۰۷/۲۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی