بینی و بین الله

بینی و بین الله

و کفی بالله شهیدا بینی و بینکم.
و این بس که خداوند گواه است...
سوختن بهای ِ قرب است و چنین سوختنی را جز به پروانه گان بی پروای ِ عشق نمی دهند . آن که آتشی بر دل ندارد کجا می تواند بال در آتش بگشاید. «شهید سید مرتضی آوینی»

قدم گاه

پربیننده ترین مطالب

۱۰۰ مطلب با موضوع «انکسار آینه» ثبت شده است

یا جابر العظم الکسیر 

رسیده بودم به خروجی...
همان جای همیشگی که می ایستادم روبروی گنبدت و نگاه می کردم سمت پرچمت و خداحافظی می کردم و می خواستم زودی تا چند ساعت دیگر اجازه بدهی برگردم...
رسیدم همانجا روبروی گنبدت که تا پرچمت تکان نمی خورد بیرون نمی رفتم، می نشستم روی پایه آهنی تابلوی کنار خروجی یا روی زمین... اینقدر با تو حرف می زدم تا پرچمت با نسیم نظرت حرکت می کرد...

رسیده بودم همانجا...
گفت: هر وقت دلت ...
نگاهت کردم یادم نیست به چه حالی، می دانم نگاهم به تو بود فقط به تو و گفتم : .... به امام ... می گویم.

از وقتی نوجوان بودم شنیده بودم ، وقت نماز مغرب متعلق به شماست. نشسته ام در خلوتی دور از صحن و گنبد و پرچمت... دلم و نگاهم به نگاهت...
...

۰۳ تیر ۰۲ ، ۲۰:۵۱

یا طبیب من لا طبیب له

 

گاه باید برای زنده کردن دوباره ی دلت،

این گونه

بجنگی .|

+

 

۰۳ تیر ۰۲ ، ۱۳:۳۰

یا طبیب من لا طبیب له 

 

سفره را پهن می کنم.یادتان می افتم و می گویم: شما آنجا ...دعوت مرا برای صرف صبحانه قبول کردید، می شود الان هم قبول کنید و بیایید که با هم سحری بخوریم ؟!

خیال می کنم که قبول کرده اید چون عادت شما نیست که دعوت کسی را رد کنید.لبخند می زنم......و به سختی غذا را فرو می برم.
چقدر حال اینجا و آنجایم فرق دارد.

۰۱ تیر ۰۲ ، ۱۱:۴۴

یا حبیب قلوب الصادقین

حیف که نمی شود بعضی حس های قشنگ را با دیگران تقسیمش کنی.

[...]

 

۳۱ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۵۳

یا طبیب من لا طبیب له 

 

.

 

•من مشهد بودم که تو راهی شدی.
گفتم :نجف رفتی سلام منم به حضرت مولا و حضرت زهرا سلام الله علیها خیلی برسون.
به آقا حضرت عباس علیه السلام هم بیزحمت بگو که من گفتم :خیلی ممنونم.

•حضرت عمو علیه السلام من هنوز هم از شما ممنونم در سخت ترین روزهای تنهایی ام،هدیه هایتان و بودن تان پشت گرمیِ دلم بود. دلتنگ و مشتاق هستم که دوباره شبی در سردابتان بنشینم و با هم حرف بزنیم.شما برای من هم همانقدر پناهید که برای دردانه های برادرتان.هر چقدر بالانشین باز نگاهتان از دلم که پای قدم های شماست غافل نیست.

•قرآنم را بر می دارم و می نشینم رو به قبله 
و می گویم اگر الان در سردابتان بودم و قرآن را باز می کردم با من چه می گفتید؟!
چشم هایم را می بندم و قرآن را باز می کنم.
این بار یونس می آید :
الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون...

 

 

۲۷ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۵۶

یا طبیب من لا طبیب له 

 

.... +

۲۲ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۰۰

یا جابر العظم الکسیر 

اینجا آغاز بود و پایانی بر یک آغاز

اینجا ... خیلی خیلی نزدیک به خودت.|

دلم را پای این ستون ،نزدیک پنحره فولادت که حالا آفتاب به آن رسیده گذاشتم لطفا برش دارید تا روزی که دوباره شما را ببینم.

الهی رضا برضائک و تسلیم لامرک...

الحمدلله کما هو اهله.

اشهد انک تشهد مکانی،تسمع کلامی و ترد جوابی.

"جمهوری

 

 

۲۱ خرداد ۰۲ ، ۱۳:۵۰

یا طبیب من لا طبیب له 

"دارالضیافه

۲۱ خرداد ۰۲ ، ۰۲:۱۰

یا طبیب من لا طبیب له 

 

چقدر مشتاقش بودم

باران

حرم

...

من دست هایم را کاسه کرده بودم

بگو 

چگونه تو بر چشم هایم 

می باریدی ...؟

 

"انقلاب

 

و اوست که

باران را

پس از اینکه

مردم از آن 

نامید شدند

فرو می فرستد...

سوره مبارکه شوری|۲۸

 

۲۰ خرداد ۰۲ ، ۲۳:۰۱

یا طبیب من لا طبیب له 

 

 

قُلْتُ: جُعِلْتُ فِدَاکَ أَشْتَهِی أَنْ أَعْلَمَ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ؟ قَالَ: اُنْظُرْ کَیْفَ أَنَا عِنْدَکَ.

حسن بن جهم گوید به امام رضا(علیه السلام) عرض کردم: فدایت شوم، مى‌خواهم بدانم که من نزد شما(در نگاه شما) چگونه هستم‌؟ فرمودند: بنگر که من نزد تو چگونه هستم‌.


• الأمالی (للصدوق) ج ۱، ص ۲۴۰

 

حضرت بابا ...دلم‌ خواست جواب بگوید : خیلی خیلی عزیز ....

 

دارالضیافه

۱۸ خرداد ۰۲ ، ۲۲:۵۲

یا طبیب من لا طبیب له 

 

 

ممنون برای سوی چراغی که روشن بود...

 

 

"امام مجتبی علیه السلام 

۱۸ خرداد ۰۲ ، ۲۰:۴۸

یا طبیب من لاطبیب له

 

 

چفیه را پهن می کنم گوشه ی تخت،یک پلاستیک خرید هم رویش می گذارم که سفره باشد ،نان و پنیر و نمک را هم می چینم روی سفره و می گویم عادات شما این بوده که هیچ وقت دعوت کسی را رد نمی کردید،دعوت مرا قبول کنید و  بیایید که با هم صبحانه بخوریم.طعم شیرینی دارد که نشسته باشید و دقایقی مهمان ِ مهمان تان بوده باشید.شیرینی اش از چشم هایم سُر می خورد روی لباسم ... به گمانم لباسم هم حالا طعم دارد؛طعم شیرین... 

 

"قدس"

۱۸ خرداد ۰۲ ، ۱۴:۱۵

یا طبیب من لا طبیب له 

 

...دل به تو دادم هر چه بادا باد.

 

ورودی باب الجواد علیه السلام 

۱۷ خرداد ۰۲ ، ۱۸:۲۰

یا طبیب من لا طبیب له 

از تو به سوی تو میآیم...تو که
تنها ملجا و مرجع و مامنِ امیدم هستی.

۱۵ خرداد ۰۲ ، ۱۳:۳۰

یا طبیب من لا طبیب له

 

 

کاش وقتی پای اسم شما و شوق دیدار شما در میان است کمی مهربان تر درخواست را رد کنند .آنی که آنجانشسته ای و تایپ می کنی حواست به امیدِ دل ِ درخواست کننده هست!؟

...

من اما حالا درخواستم را خطاب به شما می نویسم ؛هوالمحبوب ، حضرت مهربانی سلام ؛ ..........

۰۸ خرداد ۰۲ ، ۱۹:۳۹